• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات حدوث عالم

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - جسم انگاري متكلمان اسلامي در ماسوي اللّه‌
        مهدي  قجاوند
        كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون او چکیده کامل
        كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون اولية هجري مشترك است؛ معتزله، اماميه، اشاعره و ديگر فرَق كلامي همه در اين عقيده اتفاق نظر دارند. اين اجماع، ريشه در جايگاه دين‌ورزي آنها دارد، چراكه معتقدند ورود بحث «تجرد» به ماسوي الله موجب سستي پايه‌هاي توحيد ميشود و اركان خداشناسي را تحت تأثير قرار ميدهد. از اينرو، متكلمان ماسوي الله را اموري جسماني (خواه جسم لطيف يا جسم كثيف) ميدانند و «مجرد» را حقيقتي كامل و بينياز مطلق معرفي ميكنند. اين نظريه، مبناي برخي از اصليترين آموزه‌هاي كلامي بوده است. نفي تشبيه و نفي عوالم غير مادي (مثل عالم عقول) از وجوه سلبي اين ديدگاه بشمار مي‌آيد و جسميّت ملائكه، حدوث عالم، فناي عالم و معاد جسماني، از وجوه ايجابي آن است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی مقایسه‌یی چیستی زمان و حدوث زماني عالم از نظر فخر رازي و ملاصدرا
        سید محمد اسمعیل سید هاشمی سید محمد جواد  سیدهاشمی
        یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث يا قدم زماني جهان بايد مورد توجه قرار گيرد، اينست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چيست؟ اين نيز بنوبۀ خود مبتني بر سؤال ديگري است که زمان از نظر اين دو گروه به چه معناست؟ فخر رازي با تسلط بر نظریات کلام چکیده کامل
        یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث يا قدم زماني جهان بايد مورد توجه قرار گيرد، اينست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چيست؟ اين نيز بنوبۀ خود مبتني بر سؤال ديگري است که زمان از نظر اين دو گروه به چه معناست؟ فخر رازي با تسلط بر نظریات کلامي و فلسفي و با روشی انتقادی، به تحليل و مقايسۀ ديدگاه‌ متکلمان و فلاسفه دربارۀ حدوث و قدم زماني عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ريشه‌ها و مبادي تصوري و تصديقي طرفين را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده‌اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهين با نقد نظر متکلمان و فلاسفۀ پیشین، تلاش ميکند افلاطون، ارسطو و ساير حکماي يوناني و پيروان اديان را همرأي خود نشان دهد، درحاليکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زماني صدرايي مبتني بر اصالت وجود و حرکت جوهري است که نه در فلسفۀ یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته‌اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفۀ مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ملاصدرا و مسئلة زمان موهوم
        هدی حبیبی منش شمس الله سراج مجید  ضیائی
        یکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفی‌ـ‌کلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» ‌میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت چکیده کامل
        یکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفی‌ـ‌کلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» ‌میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت پراکنده از زمان موهوم بحث کرده است. او در برابر این نظریه دو موضع متفاوت اتخاذ کرده، اما نظر خویش را بصراحت بیان نمیکند. پژوهش حاضر به شرح آراء ملاصدرا درباب نظریۀ زمان موهوم و تبیین دو موضعِ اتخاذشده از سوی وی در اینباره میپردازد، تا در نهایت به این پرسش پاسخ دهد که موضع نهایی ملاصدرا دربارۀ زمان موهوم چیست؟ برای تبیین موضع نهایی وی، به مباحث پراکنده¬یی که در آثارش بیان کرده، مراجعه نموده و پس از تحقیق و تبیین ارتباط بین مطالب و جمعبندی آنها، به تشریح دیدگاه نهایی او میپردازیم. اگرچه ملاصدرا در یک موضع سعی بر توجیه نظریۀ زمان موهوم بر اساس مبانی و اصول خویش نموده، اما با توجه به عبارات وی در نفی واسطۀ بین عالم هستی و واجب تعالی، و همچنین اثبات وجود زمان و رد دلایل منکران زمان، میتوان نتیجه گرفت که نظر نهایی او، نفی زمان موهوم است. پرونده مقاله